جدول جو
جدول جو

معنی خوش انگور - جستجوی لغت در جدول جو

خوش انگور
مهمترین کوه در شرق رود عبداللهی و جنوب روستای یانه سر و شمال
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از خوشه انگور
تصویر خوشه انگور
سیاه درخت، درختی با شاخه های پرخار برگ های دندانه دار گل های کوچک زرد، میوۀ تیره رنگ با سه یا چهار دانه که طعم تلخ و بوی نامطبوع دارد و از آن شیره ای می گیرند که در طب به عنوان مسهل به کار می رود، آش انگور، اشنگور، خرزل، کلی کک، شوکة الصباغین، شجرة الدکن، نرپرن، نرپرون
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از آش انگور
تصویر آش انگور
سیاه درخت، درختی با شاخه های پرخار برگ های دندانه دار گل های کوچک زرد، میوۀ تیره رنگ با سه یا چهار دانه که طعم تلخ و بوی نامطبوع دارد و از آن شیره ای می گیرند که در طب به عنوان مسهل به کار می رود، خوشه انگور، اشنگور، خرزل، کلی کک، شوکة الصباغین، شجرة الدکن، نرپرن، نرپرون
فرهنگ فارسی عمید
(نِ اَ)
کنایه از شراب:
تو بقلب لشکر اندر خون انگوران بدست
ساقیان بر میسره خنیاگران بر میمنه.
منوچهری
لغت نامه دهخدا
(خوَشْ / خُشْ اَ گُ)
دارای انگشت نیکو، هنرمندی که بخوبی و شایستگی چیزی را بسازد، مطرب و نوازندۀ خوب. نیکونواز. خوش نواز. خوب ساززن:
کام ران و کام یاب و شاد باش و دیر زی
زی خوش انگشتان بپوی و زی دل افروزان نگر.
ازرقی (از انجمن آرای ناصری)
لغت نامه دهخدا
(خوَشْ / خُشْ اُ غُرْ)
میمون. مبارک. خوش اغر. خوش آغال
لغت نامه دهخدا